هر چه بگندد نمکش می زنند...
هرچه بگندد نمکش میزنند وای به روزی که بگندد نمک
این روزها وقتی از تهاجم فرهنگی سخنی به میان می آید همه نا خود آگاه به یاد موهای فشن و شلوار های پاره و .... می افتند.
ذهنیت ها به سوی مسائل رایجی می رود که زیا د به آن پرداخته شده. وقتی از بد حجابی گفته می شود فقط چهره یک خانم بدون چادر با پوشش و آرایش آنچنانی در ذهنمان مجسم می شود.غافل از اینکه حجاب جنسیت نمی شناسد. حجاب بالا تر از یک پوشش، یک رفتار است و والا تر از آن یک تفکر است.حال جایگاه این تفکر والا کجاست؟
آیا همه ی حجاب را باید در کوچه و خیابان پیدا کرد؟
در این جا بنا نداریم که به نقد مدل مرسوم بی حجابی بپردازیم .
روی سخنم با شماییست که با پوشش بیگانه نیستید.! به راستی در کجای این حلقه قرار داریم؟
مدتی است روسری های رنگی مزین به نگین ، جای مقنعه ها را گرفته، و به قول یکی از اساتید گرانقدر به مثابه یک قاب رنگی جلوه دیگری به چهره تان داده.فرض بر اینکه مدلی از پوشش متفاوت مطرح شد ، آیا جای استفاده آن در دانشگاه ، مسجد ،کوچه و بازار است؟ یا یک مهمانی خانوادگی؟یادمان باشد شرط حضور زن در جامعه اسلامی رفتار و منش اسلامی است. خواهرم چادر ملی آمده بود تا مرحمی باشد بر زخم بد حجابی، نه جایگزین چادرهایمان!
چه شده که هر مدلی را می بینیم و خوشمان می آید ، مجوز استفاده اش را دلمان می دانیم و پسندیدن عرف. آیا پوشیدن انگشتر فیروزه فرقی با خلخال دارد؟تفاوت زینت دست با آرایش صورت در چیست؟و اینکه کجای اسلام آرایش ملیح را مجاز دانسته؟فلسفه پوشیدن شلوار جین در چیست؟ چگونه پوشیدن نماد لباس غرب با چادر اسلامی جمع بسته می شود؟
خواهرم آیا یک بار از این زاویه به پوششت ، به حجابت و به رسالتی که بر دوش داری نگریسته ای ، آنجا که سیاهی چادرت را بر خون های به امانت گذاشته شان برتری دادند؟
چادر مسئولیت سنگین پرچم داری اخلاق اسلامی را بر دوش میگذارد .
دریغ که پیام آن ،در نکات ظریفی که باید رعایت شود خفه میشود.
به امید آن روز که نگاهمان ......