حق

یادداشت های کم بیش روزانه یک دانش آموز
فالحق ما رضیتموه، والباطل مآ اسخطتموه
--------------------------------------------
حق آن است که آن را شما پسندیده،
و باطل آنچه شما از آن خشمگین باشید...


...........
آدرس قبلی : paramsy.blogfa.com
پیوندها
شنبه, ۹ آذر ۱۳۹۲، ۰۷:۰۸ ب.ظ

آن مرد که دست مردم را می بوسید رفت..

"تدبیر" وقتی "شدید" باشد و" امنیتی" نتیجه اش می شود شکستن دل مردمی که برای دلجویی از آن ها رفته اند و اینگونه اعتدال معنا میشود. 

بر خورد افراطی حلقه حفاظت رئیس جمهور با مردم  زلزله زده برازجان ، موجب نارضایتی مردم و نماینده شان شد و نماینده مردم دشتستان با اعتراض خود با محافظین درگیر شد. 

ماجرا جایی به اوج خود می رسد که  محافظین روحانی در حاشیه سرکشی از مناطق زلزله زده حتی از ورود آیت الله صفایی بوشهری به منزل  یکی از حادثه دیدگان ممانعت میکنند.

این رفتاربا مردم خسارت دیده و داغدار  به دور از انتظار بود. و مردمی که با گرمی برای مصاحفه به سمت رئیس جمهور آمدند ناکام برگشتند.

                    

 

                    

 

 

                          عینک ها را به هم وصل کنید!!!!

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۲/۰۹/۰۹
حق ...

نظرات (۷)

۱۰ آذر ۹۲ ، ۱۴:۰۴ طلبه امروزی
سلام
به نظرتان رابطه اجتماعی یک "طلبه با نامحرم" باید چگونه باشد؟
با مطلب "نگاه طلبه به نامحرم(2)" بروز هستم . در این مطلب مفصل به این سوال جواب دادیم . منتظر نظرتون هستیم

+ مطلبی درباره مقاله استاد سید علی اصغر غروی در روزنامه بهار
پاسخ:
اللهم اهدانا الصراط المستقیم
وصل کردم پنتاگرام شد
تدبیر و اعتدال و امنیتی رو خوب اومدی
خدا قوت
قسمتی از وطنم،جانم،شهرم،برازجان((فروریخت))خدایا...ارامتر کاخ ارزو های این مردم با تلنگری هم فرومیریخت
پاسخ:
اثرات زلزله اس رضوان؟
۱۷ آذر ۹۲ ، ۱۷:۲۷ جواد آقایی
سلام
در اینکه دکتر احمدی نژاد مردمی ترین رئیس جمهور ایران بوده است که شکی نیست اما چه شد که متاسفانه نگاه ها از طیف مردمی زیستن یک رئیس جمهور برگشت؟!
آیا شعار عدالت محوری همچنان سالم مانده است؟! و مردم باورش دارند؟!
خیلی حرف ها هست که باید زده شود و اگر زده نشود بیشتر در منجلاب اشرافی گری مسئولا غرق می شویم...

کربلا ببینمتان
یا علی
پاسخ:
سلام علیکم
به قول حضرت آقا  همین که شعار عدالت هم روی کار آمد ، خودش کار بزرگی است
 تشکر

سلام علیکم
می گذرم از این هر دو...دلم آنهمه سوخته است که...بگذریم با چند جرعه آوینی :
دوران جنگ، دوران تجلی عشق بود و دوران جلوه‌فروشی عشاق، و سرّ این سخن را جز آنان که به غیب ایمان دارند و مقصد سفر حیات را می‌دانند، در نمی‌یابند. دوستی، شب عملیات با من می‌گفت: «کاش مدعیان، این حس غریب را در می‌یافتند؛ این وجد آسمانی را که گویی همه ذرات بدن انسان در سماع وصلی راز‌آمیز «عین لذت» شده‌اند. نه آن لذت که هر حیوان پوست‌داری که حواس پنجگانه‌اش از کار نیفتاده است حس می‌کند، بلکه «الذ لذات» را». گفتم: «عزیز من! مدعیان را به خویشتن واگذار. خدا این حس را به هر کسی که نمی‌بخشد؛ توقیفی است و توفیقی، هر دو.» او رفت و شهید شد و من وقتی بالای جنازه خون‌آلودش نشسته بودم به یقین رسیدم که «شهداء از دست نمی‌روند، به دست می‌آیند.
 

پاسخ:
سلام علیکم
تشکر از این چند " چند جرعه" آوینی
سلام...
لینک تکانی کردید؟!!
: )
لینک وبمان را نیافتیم!!


بروزیم..
ریحانة النبی و تربت...

http://torbat128.ir/
پاسخ:
سلام
متاسفانه فراموش شده بود
پایدار باشید

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">