حق

یادداشت های کم بیش روزانه یک دانش آموز
فالحق ما رضیتموه، والباطل مآ اسخطتموه
--------------------------------------------
حق آن است که آن را شما پسندیده،
و باطل آنچه شما از آن خشمگین باشید...


...........
آدرس قبلی : paramsy.blogfa.com
پیوندها
چهارشنبه, ۲۱ اسفند ۱۳۹۲، ۰۴:۴۹ ب.ظ

در جلسه بگو چشم، برو بیرون کار خودت را بکن!!

                                      

مریدانِ قهرمانان محبوب، آنهایی که فکر و ذکر و غایت مطلوبشان رسیدن به آن مرادشان بود،همیشه  عکسی از آن مراد را داشتند که به جای صورت او ، صورت خودشان را کار گذاشته بودند.

در واقع کپی برابر اصلی از محبوبشان بودند، بدون حتی کم و کاستی!

هیچ وقت فراموش نمی کنم فیلم تبلیغاتی روحانی را که فکر کنم برای هاشمی ساخته شه بود و بعد که رد صلاحیت شد، دادند به روحانی.فیلمی که جز ستایش هاشمی، حرف دیگری نداشت.

و بعد نوبت به کابینه روحانی رسید که با کابینه سازندگی، فقط رئیس جمهورش را فرق داشت  چه برازنده هم بود!

اما حالا که  دولت اعتدالی تدبیریون را همان کهنسالانِ سازندگی و مرامشان شکل داده، ترسی را با افکارمان همراه ساخته که اصلا خوشبین نیستیم به حرکات خوششان!!

لبیک نامه هایی که منتشر می شوند و می ترسیم که از جنس "چشم" های "هاشمی"ای باشد.

محمدخاتمی زمانی که جمعی از دانشجویان تحکیم در سال 1375 برای کانداتوری به سراغش رفته بودند، گفته بود زمانی که در دولت هاشمی وزیر ارشادبودم  در برابر مساله تهاجم فرهنگی که رهبری انقلاب طرح می‌کرد، مقاومت می‌کردم. در جلسه ای با حضور هاشمی رفسنجانی با رهبری تند شدم، از جلسه که بیرون آمدیم هاشمی رفسنجانی مواخذه‌ام کرد و گفت:" درجلسه بگو چشم برو بیرون کار خودت را بکن!"

 خدا کند لبیک نامه های به "نگرانی های فرهنگی " و " اقتصاد مقاومتی" نوشته می شود از جنس این "چشم " گفتن های در وصایای ارزنده ی این مرد تاریخ نباشد.

 

 

                                

۱۹ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۱ اسفند ۹۲ ، ۱۶:۴۹
حق ...
چهارشنبه, ۲۳ بهمن ۱۳۹۲، ۰۹:۲۸ ب.ظ

آلزایمر تجویزی

بچه های تنبل کلاس، دلیل رفوزه شدن املایشان صدای بد معلم و سختی مداد و  جیر جیر کردن صندلی و سردی و گرمی هوا  و.... و حتی  معاینه لازم بودن گوش هایشان بود . بزرگتر که شدند نتیجه کنکورشان از عقده ای بودنِ  طراح سوال بود، استاد لج کرد و نمره نداد، جامعه بود که معتادشان کرد ،نبودِ محبت اطرافیان بود که به محبت محتاجشان کرد،نداشتن پارتی بود که بیکارشان کرد، لج  همکار بود که اخراجشان کردو....

 همیشه یک ضدیت بیرونی بود  که مانع مطلوبیت اوضاعشان بود، ولی هیچ وقت اجازه ی فکر کردن به عملکرد درون را هم به خود نداده اند. 

 

 

                                

امروز هم  همین افکار است که  گرانی نان و ماستش را  از تحریم های روی میز  می داند و با نیش تا بناگوش باز شده دنبال ارزن هاییست که به ازای عزتش برایش می ریزند.وقتی بچه  ای را منع می کنی از نزدیگی به آتش و لجبازی می کند ، کمی تجربه ی با مراقبت از دور هم واجب میشود که  گوشه ای از حافظه اش این را هک کند که زیبایی شعله ها دلیلی برای نزدیکی شان نیست. فریب را یاد می گیرد. دنیا را  می فهمد .مادر را ایمان می آورد. اما وای به روزی که شیطنت های بچه گانه اش فراموشی حافظه را هم داشته باشد و هر چند وقت یک بار هوس خطر به کله اش بزند. هر چند دلسوزی بالای سرش دارد که حواسش به همه چیز هست ، اما هر تجربه ای یک هزینه را هم دارد. دلخوری از انجاست که  که چقدر باید فراموشی  ای که درمانش "آگاهی" از تجربیات گذشته است، داشته ها را هزینه و درو کند؟

تعارفی نداریم، هستند کسانی که  از این که حقی را که طلبکارند،را  با منت می گیرند، لذت می برند. دوست دارند  به عواقبی که به آن "خوش بین" نمی توان بود  " امید " داشته باشند . دوست دارند بهانه های احمقانه و بچه گانه ی دیگری را جدی بگیرند و گستاخش  کنند. فکر میکنند"کلید" حل مشکلاتشان دست اوست ، دریغ که اگر این فراموشی "مصلحتی" لعنتی نبود، راه به خون دل رفته را برنمی گشتیم که دوباره طی کنیم.

۵ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۳ بهمن ۹۲ ، ۲۱:۲۸
حق ...
دوشنبه, ۱۴ بهمن ۱۳۹۲، ۱۱:۲۰ ق.ظ

آن مرد سبد دارد

 از روی کلمات زیر 5 بار بنویسید

  تدبیر/عدالت/ امید/ توافقنامه/ توقف نامه/ جام زهر/ کلید/ عزت از دست رفته/ کامل کردن عزت/ ارث/ تحقیر/ داس/کلید/سبد/ لبخند/پیام انتخابات/بنفش/..../ لبخند/ نان/گرم پنیر/ باز گشت بهخوشبختی/ اعتدال/ آن مرد/ خفه خون/ آزادی/ رضایت/مچکر/ منتظر/ ؟/!/ تدبیر/ حقوق دادن/حق*

۱۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۴ بهمن ۹۲ ، ۱۱:۲۰
حق ...

                         

ما فرفره نداشتیم. بچه‌های کدخدا داشتند اما همبازی ما نبودند که دست ما بدهند. مسعود و مجید نقشه‌اش را کشیدند و مصطفی بند و بساطش را جور کرد. ما که فرفره‌دار شدیم، لبخند نشست روی لبهای بابابزرگ. گفت: «دیدید می‌شود، می‌توانید!»
از ترس بچه‌های کدخدا، داخل خانه فرفره بازی می‌کردیم. مبادا ببینند و به تریج قبایشان بربخورد. اما خبرها زود در دهکده ما می‌پیچید.
خبر که به گوش کدخدا رسید، داغ کرد. گفت: «بیخود کرده‌اند. بچه رعیت را چه به فرفره بازی.» و گیوه‌اش را ورکشیده بود و آمده بود پیش عمو محمد به آبروریزی.
(بعداً شنیدیم که همان روز، کدخدا دم گوش میرآب گفته: «این اول کارشان است. فردا همین فرفره می‌شود روروک و پس فردا چرخ چاه.» بیشتر موتورپمپ‌های آب ده، مال کدخدا بود.)
عمو محمد که صدایمان کرد، فهمیدیم کار از کار گذشته. فرفره را برداشت و گذاشت داخل گنجه. درش را قفل کرد و کلیدش را داد دست بچه‌های کدخدا. که خیالشان راحت باشد از نبودن فرفره.
رفتیم پیش بابابزرگ با لب و لوچه آویزان. فهمید گرفتگی حالمان را. عموها را صدا زد. به عمو محمد گفت: «خودت کلید را دست کدخدا دادی و خودت پس می‌گیری.» عمو محمد مرد این حرفها نبود. همه‌مان می‌دانستیم. بابابزرگ گفت: «بروید و قفل گنجه را بشکنید.» عمو محمود گفت: «کی برایتان فرفره خرید؟ کدخدا؟!» گفتیم: «نه عمو جان! خودتان که می‌دانید، خودمان ساختیم!» گفت: «دیگر بلد نیستید بسازید؟» گفتیم: «چرا!» گفت: «بهترش را بسازید.» و رفت در خانه کدخدا به داد و بیداد. صدای بگومگویشان ده را برداشت. این وسط ما، قفل گنجه را شکستیم و بهترش را ساختیم.
بچه‌های کدخدا فهمیدند. کدخدا گر گرفت. داد زد: «یا فرفره یا حق آب!» و به میرآب گفت که آب را روی زمینهای همه‌مان ببندد. کار سخت شد. عموها از هزار راه ندیده و نشنیده، آب می‌آوردند سر زمین. که کشتمان از بی‌آبی نسوزد. مسعود را گرفتند و کتک زدند. زورمان آمد. مجید به تلافی‌اش، روروک ساخت. کدخدا گفت که گندم و تخم‌مرغ هم ازمان نخرند. مجید و مصطفی را هم گرفتند و زدند. صدای عمو محمود، هنوز بلند بود اما گوشه و کنایه‌ها شروع شد. عمو حسن جمعمان کرد و گفت: «این جور نمی‌شود. هم فرفره شما باید بچرخد و هم زندگی ما.» از بابابزرگ رخصت گرفت و قرار شد برود و با خود کدخدا حرف بزند. وقتی که برگشت، خوشحال بود. گفت: «قرار شده روروک را خراب کنیم اما فرفره دستمان باشد. آنها هم تخم‌مرغمان را بخرند و هم کمی آب بدهند.» بابابزرگ گفت: «کدخدا سر حرفش نمی‌ماند.» عمو حسن گفت: «قول داده که بماند. ما فرزندان شماییم. حواسمان هست!»
بچه‌های کدخدا آمدند و روروک را، جلوی چشمهای خیس ما، خراب کردند. عموحسن آمد و فرفره را گذاشت پیش دستمان و رفت که با کدخدا قرار و مدار بگذارد. دل و دماغی نداشتیم برای چرخاندن فرفره. مهدی گفت: «وقت زانو بغل کردن نیست. باید چرخ چاه بسازیم. کدخدا از امروز ما می‌ترسید نه دیروز فرفره و روروک ساختن‌مان.» بابابزرگ لبخند زد.
عمو حسن هر روز با کدخدا کلنجار می‌رفت. یک روز خوشحال بود و یک روز از نامردی کدخدا می‌گفت. ما می‌شنیدیم و بهش «خدا قوت» می‌گفتیم. بچه‌ها داشتند بالای پشت بام یواشکی چرخ چاه می‌ساختند.

از: 

http://www.tardid.com/?p=659

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ بهمن ۹۲ ، ۱۴:۲۰
حق ...
سه شنبه, ۲۴ دی ۱۳۹۲، ۱۱:۱۱ ق.ظ

لم تقولون ما لا تفعلون

بسم رب الشهدا
"" خدایا! چون عاشق نظام بوده‌ام ، از آن ترس داشتم که افشای چهره سازشکاران ، لطمه ای ناچیز به نظام وارد آرد ، به آنها توصیه می کنم که جدای از لفّاظی و بازارگرمی های صنفی ، به قیامت و حسابرسی های دقیق آن روز باور پیدا کنند و مواظب باشند که از آن دسته ای نباشند که قرآن درباره شان فرموده : ” لِمَ تقولونَ ما لا تفعلون . کَبُرَ مَقْتاً عند الله انْ تقولوا ما لا تفعلون “
                                                     وصیت نامه تاریخی شهید لاجوردی"""

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۴ دی ۹۲ ، ۱۱:۱۱
حق ...
پنجشنبه, ۵ دی ۱۳۹۲، ۰۸:۲۳ ب.ظ

برای مهمان خاص شهید ترور

 امسال یادواره شهید بزرگوار صادق گنجی ، در حالی برگزار شد که مهمانی به نام ": یاسر هاشمی" را  هم میزبان بود. 

خانواده هاشمی  که ملت ایران خاطره ی ناخوشایندی از تک تک اعضای این خانواده  در فتنه88 دارند ، همچنان بر  مواضع خود در فتنه  پایدارند و با کمال گستاخی از این خیانتشان به ملت افتخار میکنند،  از حامیان داخلی فتنه به شمار می روند . 

 عبدالمالک ریگی هم که به عنوان سرکرده یک گروه تروریستی  دستش به خون  مردم بی گناه  ایران آغشته است ، نیز از حامیان سرسخت فتنه گران  و آشوب گران عاشورا  شناخته شده است. 

اما نکته ای که قابل تامل است ، اینجاست که ، حضور فردی چون یاسر هاشمی در بزرگداشت شهید صادق گنجی ، "شهید ترور" چه موضوعیتی دارد؟

 عده ای خوش خیال به این هستند که که گناه نابخشودنی  شان  فراموش شده است .. اما 9 دی نزدیک است ، برای  یاد آوری آن سیلی  محکم .. 

     

 

           

 

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ دی ۹۲ ، ۲۰:۲۳
حق ...
يكشنبه, ۱ دی ۱۳۹۲، ۰۹:۰۰ ب.ظ

رحما علی الکفار

سعید جلیلی اسفند 91: آن‌چه که شما (مدیران و دانشمندان هسته ای ) انجام می‌دهید و به خاطر آن مورد تهدید قرار گرفتید و با تمام توان از آن دفاع می‌کنیدفقط دفاع از حق هسته‌ای کشور نیست؛ بلکه دفاع از تمامی حقوق یک ملت است در واقع خاکریز اول حق هسته‌یی است، لذا آنها تلاش می‌کنند که خاکریز اول را بشکنند زیرا ورود به این عرصه باعث می‌شود که بتوانند به همه‌ حقوق ملت کشورمان تعرض کنند.

تدبیری که امید به دشمن داشت ، و در اولین خاکریز پایش لرزید ، کم کم ثمر خود را برداشت می کند..

خوشبین بودن و امید داشتن به پیمان دشمن ، اولین کلیدی بود تا دروازه ی گستاخی ها و توهین ها را باز کند. 

"رحما" جای " اشدا" را گرفت و کفار که " اشد"ی را ندیدند ، " هار" شدند.

ملتی که با خون عزیزش ، عزتش را به دست آورده ، امروز نمی تواند ببیند ، حقوقش را حقوقدانانی نادیده میگیرند. 

      

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ دی ۹۲ ، ۲۱:۰۰
حق ...
شنبه, ۹ آذر ۱۳۹۲، ۰۷:۰۸ ب.ظ

آن مرد که دست مردم را می بوسید رفت..

"تدبیر" وقتی "شدید" باشد و" امنیتی" نتیجه اش می شود شکستن دل مردمی که برای دلجویی از آن ها رفته اند و اینگونه اعتدال معنا میشود. 

بر خورد افراطی حلقه حفاظت رئیس جمهور با مردم  زلزله زده برازجان ، موجب نارضایتی مردم و نماینده شان شد و نماینده مردم دشتستان با اعتراض خود با محافظین درگیر شد. 

ماجرا جایی به اوج خود می رسد که  محافظین روحانی در حاشیه سرکشی از مناطق زلزله زده حتی از ورود آیت الله صفایی بوشهری به منزل  یکی از حادثه دیدگان ممانعت میکنند.

این رفتاربا مردم خسارت دیده و داغدار  به دور از انتظار بود. و مردمی که با گرمی برای مصاحفه به سمت رئیس جمهور آمدند ناکام برگشتند.

                    

 

                    

 

 

                          عینک ها را به هم وصل کنید!!!!

۷ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۹ آذر ۹۲ ، ۱۹:۰۸
حق ...
دوشنبه, ۴ آذر ۱۳۹۲، ۱۰:۰۸ ق.ظ

توافق- توقف!

توافق ژنو

تعهدات ایران

تعهدات 1+5

1.       196 کیلوگرم مواد 20 درصد ایران کلا خنثی می شود با این تفاوت که نیمی از آن قابل غنی سازی مجدد است.

2.        غنی سازی بالای 5 درصد کلا تعلیق می شود.

3.        فعالیت در اراک و نطنز و فردو گسترش نمی یابد.

4.        در نطنز ماشین جدید نصب نمی شود.

5.        ماشین های جدید نصب شده ولی فعال نشده، فعال نمی شود.

6.        ماشین های خراب در فردو و نطنز صرفا با ماشین هایی از همان نوع جایگزین می شود.

7.       4 آبشار  در فردو اورانیوم را تا 5 درصد غنی می کند.

8.       12 آبشار دیگر در فردو فعال نمی شود.

9.       در فردو ارتباطی بین آبشارها برقرار نمی شود.

10.    در اراک آب سنگین به تاسیسات حمل نمی شود.

11.    هیچ نوع فعالیت بازفرآوری انجام نمی شود.

12.    هیچ نوع تاسیسات بازفرآوری ساخته نمی شود.

13.    راکتور اراک سوخت گذاری نمی شود.

14.    سوخت جدید برای راکتور اراک تولید نمی شود.

15.    سوخت تولید شده برای راکتور اراک تست نمی شود.

16.    مواد 5 درصد بیش از 10 هزارکیلوی فعلی که در آینده تولید می شود اکسید خواهد شد.

17.    اطلاعات مربوط به طرح‌ و نقشه‌های ایران برای تأسیسات هسته‌ای به آژانس ارائه می شود.

18.     توصیف و شرحی کامل از ساختمان هر یک از سایت‌های هسته‌ای ارائه می شود.

19.     توصیف و شرحی کامل از گستره عملیات‌های هر یک از تأسیساتی که به طور خاص به فعالیت‌های هسته‌ای مشغول هستند ارائه می شود.

20.     ارائه اطلاعات در مورد معادن

21.     ارائه اطلاعات درباره شرکت‌های نورد اورانیوم

22.    ارائه اطلاعات درباره منبع مواد

23.     نهایی کردن توافق درباره پادمان ها در اراک

24.     دسترسی به بایگانی دوربین های آفلاین

25.     دسترسی به کارگاه های مونتاژ

26.    دسترسی به تولید چرخنده های سانتریفیوژ

27.    عدم تولید ماشین بیشتر در کارگاه ها جز برای جانشینی

 

1.       فراهم کردن امکان ماندن صادرات نفت ایران در حد فعلی و توقف روند کم کردن 20 درصد از آن هر 6 ماه و دریافت مقدار مورد توافقی از پول نفتی که از این پس فروخته می شود.

2.       برقراری بیمه حمل و نقل برای ثادرات نفت ایران با میزان فعلی

3.        تعلیق تحریم صادرات پتروشمی ایران

4.        تعلیق طلا و فلزات گرانبها

5.       تعلیق تحریم خودرو

6.       تعلیق تحریم قطعات هواپیما

7.        تعلیق تحریم خطوط هوایی بویژه ایران ایر

8.       عدم اعمال تحریم جدید در شورای امنیت

9.       عدم اعمال تحریم جدید در اروپا

10.    عدم اعمال تحریم جدید در امریکا

11.     ایجاد یک کانال مالی با استفاده از عواید نفتی خود ایران که در خارج از این کشور مسدود شده برای خرید محصولات خوراکی و کشاورزی، دارو، ادوات پزشکی و خسارات پزشکی که در خارج بر ایران تحمیل شده است.

 

 

هر میوه ای که دست رساندیم چوب شد  

این گیرودار ماوشما درمیان راه
چون روزه بازکردن پیش از غروب شد

دردا در این میانه درختی که داشتیم
قربانی لجوج ترین دارکوب شد

آن آتشی که غیرت صدآفتاب داشت
دریک نفس برودت قطب جنوب شد

آفت نبود تا طپش آرزو نبود
این خانه گرخراب شد از رفت وروب شد

تا با غدیر ما چه کند هرم سرنوشت
طغیان رود نیل -که دیدم- رسوب شد

 
۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آذر ۹۲ ، ۱۰:۰۸
حق ...
يكشنبه, ۳ آذر ۱۳۹۲، ۱۰:۰۹ ق.ظ

توافق - تفاهم ؟!

 

1-" آمریکا شیطان بزرگ است"

2-"هیچکس نباید مجموعه مذاکره کنندگان ما را سازشکار بداند، این‌ها بچه‌های خود ما و بچه‌های انقلابند. یک ماموریت سختی را برعهده دارند و هیچکس نباید ماموری را که مشغول کاری است، تضعیف کند. همانطور که در مشهد هم گفتم، به مذاکره خوشبین نیستم، ولی باذن الله از این مذاکرات ضرری هم نمی‌کنیم و این تجربه، ظرفیت فکری ملت ما را بالا خواهد برد"1

3-"آنان به ما احتیاج دارند، آنان می خواهند که برای خودشان بازار ایجاد کنند، آنان هنوز هم چشم طمع به نفت ما دارند"2

4 - مقاومت رمز پیروزی است.

-------------------------------------

"ایستادگی در برابر زیاده خواهیها همواره باید شاخص خطّ مستقیم حرکت مسئولان این بخش باشد، و چنین خواهد بود ان‌شاء الله."

1-  امام خامنه ای -دیداربا دانشجویان ودانش اموزان در آستانه 13 آبان92
2-امام خمینی(ره)

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آذر ۹۲ ، ۱۰:۰۹
حق ...